فروردین ۹, ۱۴۰۳
ناظمی: ایدئولوژی سینمای روشنفکری تحقیر ایران است/ سمیعی: بخش زیادی از ناامیدی در سینما به‌خاطر گسست فرهنگی است

ناظمی: ایدئولوژی سینمای روشنفکری تحقیر ایران است/ سمیعی: بخش زیادی از ناامیدی در سینما به‌خاطر گسست فرهنگی است

  • بهمن ۱۷, ۱۴۰۱

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دومین روز از محفل سینمایی آرمان با نمایش فیلم «جنگل پرتقال» و با حضور ناظمی، مدیر مدرسه علوم انسانی روزگار نو و سمیعی کارشناس ادبی برگزار شد.

ناظمی، مدیر مدرسه علوم انسانی روزگار نو در این محفل گفت: کلماتی مثل فروبستگی و انسداد کلماتی هست که در سال‌های گذشته به شنیدنشان عادت کرده‌ایم و به مسائل فرهنگی بسط پیدا کرده‌اند؛ اما این کلمات برای سینمای روشنفکری و مزوّرانه ما کلمات رهزنی هستند و باید با تامل آن‌ها را استفاده کرد چراکه می‌توانند ما را دچار خطا کنند.

وی در تشریح سینمای به‌اصطلاح روشنفکری در ایران گفت: چیزی که امروز اسمش را به غلط سینمای روشنفکری گذاشته‌اند، سینمای تحقیر و تزویر است. ایدئولوژی این سینما تحقیر ایران است و آن را باید بخشی از سیاست بردگی فرهنگی ایالات متحده و کانون‌های امپریالیستی دانست. شرط اول بردگی این است که خودتان باور داشته باشید برده هستید. این‌گونه حتی اگر مانند اسپارتاکوس کلید شهر روم را هم به شما بدهند، باز هم آن را به اربابان پس می‌دهید؛ چراکه این بردگی را باور کرده‌اید و مطابق مناسباتش عمل می‌کنید.

ناظمی تصریح کرد: در سینمای روشنفکری تعاملات مالی خیلی روشنی از طرف کانون‌های ذی‌نفع در تعاملات تجاری دارد. یعنی از همان جا بودجه دارند. Vod‌ها هم که تکلیفشان روشن است، در آن جا باند‌های پول‌شویی هستند که وظیفه‌شان این است که اختلاس‌ها و پول‌هایی که از فعالیت‌های اقتصادی غیرقانونی به‌دست‌آمده را از طریق سینما سفید کنند. بدیهی است که فرم و رذالت این سینما باید رذالت بار باشد و چنین محتوا و فرمی برای اینکه بقا داشته باشد، مخاطب را از انسانیت خودش خالی می‌کند. البته این فیلم‌ها در جشنواره امسال کمتر است؛ ولی سال‌های قبل خصوصاً دو سال آخر دولت قبل اوج پمپاژ این فیلم‌ها بود.

وی با اشاره به نمونه‌هایی از بازنمایی مفهوم فقر در سینما‌های جهانی گفت: چرا اسم این سینمای موجود تزویر است؟ برای اینکه آیا فقر را نشان می‌دهد به‌مانند سینمای نو رئالیسم ایتالیا تا علیه مناسبات ظالمانه فاشیستی بجنگد؟ یا آیا فقر را مانند سینمای چپی که در دنیا وجود دارد نشان می‌دهد؟ خیر، فقر را نشان می‌دهد برای تحقیر فقیر و مبارزه با فقیر.

ناظمی با بیان اینکه نمایش فروبستگی اصلاً ربطی به سینمای موجود ندارد، اظهار کرد: سینمایی که بتواند فروبستگی واقعی را نشان بدهد مثل برخی از فیلم‌های تارکوفسکی که انسداد انسان مدرن را نشان می‌دهد، سینمای شریفی است؛ اما متأسفانه بویی از این سینما به استشمام تولیدکنندگان ما نرسیده؛ بنابراین ماجرای ناامیدی متفکرانه هیچ ربطی به سینمای رانتی و سیاست‌زده ندارد. چراکه این‌ها در راستای یک پروژه سیاسی دست به تولید می‌زنند، پروژه‌ای سیاسی با دادن آدرس‌های غلط درباره تیپ‌های معمولی و رده‌پایین اقتصادی جامعه به‌عنوان منشأ شر و فساد.

وی به بیان ریشه‌های فلسفی مفهوم امید و رابطه آن با هنر و ادبیات پرداخت و گفت: امید در وجود انسان است. امید در فهمی است که انسان از امکانات جهان خودش دریافت می‌کند. وقتی انسان امکانات جهان خودش را کشف کند، امیدوار می‌شود به اینکه بتواند چیزی را محقق کند، وقتی که این تحقق رخ بدهد، امید به سرانجام رسیده است. اگر آن امکانات به فعلیت نرسد، خب امید هم به سرانجام نرسیده است.

همچنین سمیعی، کارشناس ادبی نیز گفت: ما سینمایی داریم که پولش را از تولید به دست می‌اورد نه فروش، یعنی یک نفر به فیلمساز پول می‌دهد که برو این فیلم را بساز. به همین خاطر رابطه سینماگر با مردم غیرواقعی می‌شود و کارگردان یا فیلمساز در دام جریان‌های قدرت می‌افتند. بااین اوصاف سینماگر چطور می‌تواند به این جریان‌ها انتقاد کند وقتی پولش را از جریان‌های قدرت می‌گیرد؟ در چنین وضعیتی انتقاد به نوعی خود تحقیری تبدیل می‌شود.

وی با بیان اینکه اقتباس به دلیل اهمیتی که دارد در جشنواره‌های سینمایی بزرگ یک جایزه جداگانه به آن اختصاص‌داده‌شده است، گفت: اهمیت اقتباس به این دلیل است که چرخه فرهنگی را قدرتمند نگه می‌دارد. یعنی اگر کارگردان شما از یک داستانی از مواریث ادبی خود استفاده کند، انگار که آن را بازیابی کرده و در چرخ فرهنگی قرارش داده است.

سمیعی اظهار کرد: وقتی شما فیلمی می‌سازید که به یک اثر بزرگ قدیمی، مثل آثار مولانا برمی‌گردد، در گفتگوی با آن قرار گرفته اید در واقع شما ایده و نبوغی که مولانا داشته است را در اثرتان حاضر می‌کنید. کتاب‌هایی مانند کتاب‌های مقدس ادیان، سال‌هاست که باقی‌مانده‌اند، یعنی یک نیرویی دارند که سال‌ها به‌واسطه آن زنده مانده‌اند و توانسته‌اند در اعصار از پس کتاب‌های رقیب خود بر بیایند. پس گفتگو با چنین کتاب‌هایی، اثر شما را هم قدرتمند خواهد و چرخه فرهنگی خوبی را ایجاد می‌کند.

وی با اشاره به اینکه بخش زیادی از ناامیدی که در سینمای می‌بینیم به‌خاطر گسست فرهنگی ماست، گفت: ما اقتباس نداریم و ارتباطمان با گذشته ادبی‌مان برقرار نیست، ما تنها هستیم و هیچ پشتوانه‌ای نداریم. به همین خاطر مثلاً می‌بینیم ۱۰ فیلم با یک موضوع ساخته می‌شود.

سمیعی در بخش دیگر سخنان خود به معنای اقتباس با استفاده از استعمال قرآنی پرداخت و گفت: اقتباس به معنی برگرفتن نور و شعله گرفتن از نور است. در قرآن یک‌بار از کلمه «قَبَسَ» استفاده شده است. آیه سیزده سوره جدید در جریان روز قیامت می‌گوید زنان و مردان منافق به مؤمنین در خواست می‌کنند که کمی از نور خود را به ما دهید. اما مؤمنین می‌گویند که بازگردید و این نور را از دنیا به دست بیاورید. این یعنی نوری که من دارم تو نیز باید یا اهلش باشی یا باید بروی و آن را از سر جایش برداری.

وی افزود: اقتباس، گرفتن یک ایده یا یک چیز درخشان از یک نفر دیگر است. اقتباس‌کردن از یک اثر به معنی این است که ما اهل آن اثر باشیم، یعنی یک استعدادی داشته باشیم، مثل‌اینکه اگر ما شهروند شهر خودمان نباشیم، بیرون می‌افتیم. ادبیات فارسی سرتاپا اقتباس از قرآن است. شما از رودکی هر شاعری را تا شاعران معاصر انتخاب کنید، در مورد هرکدام کتاب‌هایی هست که جداگانه نشان می‌دهد هرکدام از ابیات به کدام آیه و روایت برمی‌گردد. در واقع یک کتابی داریم با نام قرآن که در سنت ادبی ما تکرار می‌شود و این به یک حالت تخت نیست؛ بلکه حرکت دارد و ما خسته نمی‌شویم.

سمیعی با بیان اینکه برای اقتباس باید اهلیت آن هنر را داشته باشیم، اظهار کرد: همه ما داستان «توقیع» از کلیله‌ودمنه را در کتاب‌های درسی خوانده‌ایم. ابن‌سینا از روی این داستان رساله الطیر را نوشت، بعد این رساله به رساله الطیر احمد غزالی تبدیل شد و در نهایت منجر به نگارش منطق‌الطیر عطار شد. در واقع داستان‌ها از یک صورت به‌صورت دیگری در آمدند. این را می‌خواهم بگویم که شما ببینید چطور از یک داستان کوچک، منطق‌الطیری دارید که جزو اثرات اصلی یکی از مهم‌ترین متفکرین شماست. چرا این اتفاق افتاده؟ چون عطار اهلیتش را داشته است.

سمیعی در پایان سخنان خود به نظریه‌ای از لیندا هاچن در زمینه اقتباس اشاره کرد و گفت: هاچن می‌گوید اساساً اقتباس به فرآیند ساختن اثر هنری مربوط می‌شود. او می‌گوید که اقتباس فقط این نیست که یک رمان را به فیلمنامه تبدیل کنیم.

 

منبع:خبرگزاری دانشجو

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *